اکثر نوشته هایی که شما میخوانید به دنبال آن هستند که بر روی افکار و احساسات شما آنگونه که نویسنده خواسته است تاثیر بگذارند. مقاله ی حاضر نیز که شما در حال خواندن آن هستید از این قاعده مستثنا نیست. هدف از این مقاله نیز این است که به شما بگوید در مورد بعضی مسائل بصورت متفاوتی فکر کنید.
اما یک نوع تاثیر دیگر نیز وجود دارد که به روش متفاوتی کار می کند. در این حالت، متنی که میخوانید قصد ندارد شما را مجبور کند و افکار و احساسات شما را به سمت خاصی هدایت کند، بلکه اینگونه متون تلاش می کنند که به خوانندگان بگویند بهتر است در زندگی، خودشان باشند.
به عنوان مثال، اکثر والدین از فرزندان خود می خواهند که در زندگی کاری و عاطفی خود چیزی یا کسی را پیدا کنند که آنها را درگیر کند. و اگرچه که ممکن است بعضی والدین ارزو کنند که ای کاش همسر فرزندانش خصوصیات بخصوصی داشته باشند، آنها از ته دل می دانند که همراه خوب کسی است که باعث شود شخص مقابل آنها در مواجه با ایشان خودِ واقعی اش باشد.
اما سوال اینجاست که ایا یک نویسنده نیز می تواند بصورت غیرمستقیم چنین تاثیری روی خوانندگان بگذارد و انها را وادار کند که از زوایه جدیدی در مورد خود فکر کنند؟ به نظر می رسد که جواب مثبت باشد. در واقع باید گفت در تعدادی از مطالعاتی که در طول سالیان گذشته صورت گرفته است محققان به شواهدی دست یافته اند که نشان می دهد چنین تاثیری یکی از ویژگی های منحصربه فرد هنر ادبی و ادبیات است.
در ادامه مطلب با من همراباشید تا تعدادی از این تحقیقات را با هم بررسی کنیم.