.:: خوراک مغز ::. ادبیات، سینما، و دنیای تکنولوژی

وبلاگ شخصی آرش رحمانی

صد رمان برتر، شماره سه: «سفرهای گالیور» اثر «جاناتان سویفت: (1726)


برای مشاهده اولین رمان از لیست صد رمان برتر اینجا را کلیک کنید.

برای مشاهده دومین رمان از لیست صد رمان برتر اینجا را کلیک کنید.

 

با سلام خدمت همراهان همیشگی وبلاگ خوراک مغز. جمعه ای دیگر و معرفی یک رمان دیگر از لیست صد رمان برتر. رمان شماره سوم در لیست ما، رمان معروف «سفرهای گالیور» می باشد که در سال 1726 توسط نویسنده ی ایرلندی «جاناتان سویفت» منتشر شد. در ادامه مطلب به بررسی این شاهکار هزلی ادبیات انگلیس خواهیم پرداخت و توضیح خواهیم داد که چرا این شاهکار ادبی در میان آثار ماندگار ادبیات جهان قرار دارد.

 

هفت سال بعد از انتشار رمان «رابینسون کروزوئه» بود که یک مقاله نویس و شاعر عضو حزب «توری» (حزب مقابل «ویگ») رمانی هزلی را منتشر کرد بلافاصله به یکی از پرفروش ترین کتاب های آن زمان تبدیل شد. جاناتان سویفت نویسنده ی این کتاب عضو کلوبی ادبی به نام «اسکلیبلرس» بود و ایده ی این کتاب را از گفت و گو هایش با سایر اعضای گروه از جمله «جان گری» و «الکساندر پوپ»- نویسنده شعر هجوی معروف «یورش بر طره گیسو»- گرفته بود.

سفرهای گالیور اما حتی بعد از مرگ سویفت نیز یک اثر کلاسیک ادبی باقی ماند که هنوز هم از بسیاری جهات برای خوانندگان امروز آموزنده است. اولین مشخصه ی رمان که این اثر را جاودانه کرده است خشم و نفرت پایدار نویسنده و نمود آن در متن است. این خشم هزلی سویفت را می توان به تمامی فسمت های زندگی در قرن 18 میلادی نسبت داد: علم، جامعه، تجارت، و سیاست. از دیدگاه دیگر اما باید گفت که فارغ از دید تاریک و نا امید کننده ی سویفت، این اثر به یک سفرنامه فانتزی جذاب برای بچه ها تبدیل می شود؛ یک اثر خوش اقبال ازلی و ابدی که تاکنون اقتباس های بیشماری از ان صورت گرفته است. و در نهایت، به عنوان یک شاهکار پولمیک (مجادله برانگیز) این اثر به منبعی الهام بخش برای «ولتر»، و همچنین مزرعه حیوانات جورج اورول تبدیل شد.

عنوان اولیه این اثر «سفر به چند کشور دورافتاده ی جهان توسط لموئل گالیور» بود. این اثر از چهار بخش مجزا تشکیل شده است که نقطه شروع آن گالیور را هنگامی که از کشتی غرق شده ی خود به ساحل لی لی پوت می رسد را به تصویر می کشد. بخش اول کتاب که مشهورترین بخش کتاب نیز هست (صفت لی لی پوتی فورا جزئی از زبان انگلیسی شد) هجونامه ایست بر علیه احزاب سیاسی انگلیس و عقاید آنها: قسمتی را به یاد بیاورید که بحثی بزرگ بر سر این موضوع شکل می گیرد که تخم مرغ آب پز را باید از سر پهن تر ان شکست یا طرف دیگرش!


در قسمت بعدی کتاب گالیور به جزیره ای به نام «برابدینگنگ» می رسد که در آن موجوداتی عظیم الجثه زندگی می کنند. (صفت Brobdingnagian به معنی بزرگ و عظیم الجثه از این اثر گرفته شده است). برخلاف جزیره لی لی پوت که در آن گالیور به دلیل بزرگ بودن جثه اش قوی تر به نظر می رسید، در این جزیره گالیور به عنوان یک کوتوله نشان داده می شود که مجبور است حتی با زنبورهای بزرگ جزیره نیز مبارزه کند. او البته این فرصت را نیز پیدا می کند که با پادشاه جزیره نیز در مورد اروپا صحبت کند و در طول این صحبت است که پادشاه غول پیکر یکی از زیباترین جملات کتاب و البته یکی از تلخ ترین انتقادهای ممکن را از اروپای قرن هجدهم را به نمایندگی از سویفت بیان می کند: «بخش عمده ای از ساکنان سرزمین شما جز خطرناک ترین و موزی ترین نژاد موجودات نفرت انگیزی است که تاکنون طبیعت توانسته  وجود شان را تحمل کند.»

در قسمت سوم ماجراهای گالیور وی به سرزمین معلقی می رسد به نام لاپوتا (کوبریک در فیلم خود Dr. Strangelove به این سرزمین اشاره ای می کند.) در این قسمت سویفت به نقد علم معاصر دوره و گمانه زنی های بی پایان آن می پردازد مخصوصا در قسمتی که ساکنین در تلاشند تا از خیار نور خورشید تولید کنند!

در نهایت، در قسمت پایانی که تاثیر عمیقی بر جورج اورول گذاشت، (سفرهای گالیور یکی از کتاب های محبوب اورول بود)، سویفت کشور Houyhnhnms را توصیف می کند که ساکنین آن اسب هایی هستند که ویژگی های یک انسان منطقی را دارند. سویفت این موجودات را در مقالب یاهو های وحشی قرار می دهد که موجوداتی وحشی با ظاهری انسانی هستند. این قسمت از کتاب سویفت بعدها در آثار اورول نیز نمود پیدا می کند مخصوصا آنجا که اورول می گوید زمانی خواهد آمد که نسل انسان از صفحه روزگار محو خواهد شد.


در پایان، گالیور بعد از سفرهای گوناگون به خانه بر می گردد در حالیکه دیگر گالیور اول داستان نیست: وی به خردی ناشی از بیگانگی از خود دست یافته، بالغ شده و به نظر می رسد از نطر احساسی کاملا پاک سازی شده است.  وی در پایان می نویسد: «من از نوشتن هدفی بزرگ دارم و آن اطلاع رسانی و آموزش به انسان هاست. قصد من از نوشتن نه به دست آوردن سود مالی است و نه تشویق شدن توسط کسی. همیشه تلاش می کنم تا کلماتم باعث رنجش کسی نشود حتی آنهایی که از هر کلمه ای نیز ناراحت می شوند. تمام تلاشم را انجام می دهم تا برای نوشته هایم سرزنش نشوم...»

هنگامی که سویفت در سال 1745 فوت کرد، از او به عنوان رئیسی غمگین یاد می شد. بر روی سنگ قبر وی در دوبلین عبارت معروف (ubi saeva indignatio ulterius cor lacerare nequit ) نقش بسته است که معنی آن این است: «جایی که دیگر خشم شدید {از شرایط جامعه} نمی تواند قلبش را آزرده کند.»

 

نکاتی در مورد کتاب:

به احتمال بسیار زیاد سویفت نوشتن کتابش را در سال 1720 یعنی سالی که رمان رابینسون کروزوئه در اوج محبوبیت بود- شروع کرد و بعد ها نسخه اولیه را در ماه مارس سال 1726 به ناشر لندنی بنجامین موت تقدیم کرد. ایم کتاب بلافاصله و بصورت بی نام چاپ شد و ناشر نیز برای جلوگیری از هرگونه مشکل قانونی قسمت های زیادی از کتاب را حذف کرد. نسخه اولیه کتاب در دو جلد و در 26 اکتبر سال 1726 منتشر شد و قیمت آن 8 شیلینگ و 6 پنس بود. نسخه اولیه آن در طول یک هفته بصورت کامل به فروش رفت. در سال 1735 نیز یک ناشر ایرلندی به نام جورج فاکنر مجموعه آثار سویفت را منتشر کرد که سفرهای گالیور نیز بخشی از آن بود. اگر چه که امروزه تاریخ دانان هر دو نسخه را بررسی و مطالعه می کنند اما باید گفت که خود سویفت نیز از تغییرات صورت گرفته بر روی اثر خود ناراضی بود. در هر صورت، رمان سفرهای گالیور اثر جاناتان سویفت چه در نسخه موت و چه در نسخه ی فاکنر همیشه تجدید چاپ شده است.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی