.:: خوراک مغز ::. ادبیات، سینما، و دنیای تکنولوژی

وبلاگ شخصی آرش رحمانی

تاریخ گرایی نوین و فیلم «روبان سفید»

شنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۴۰ ق.ظ

روبان سفیدی برای بازوهای نازی ها!

فیلم «روبان سفید» اثر هانکه یکی از ماندگارترین آثار سینمای آلمان است. یکی از اصلی ترین دلایل محبوبیت و مقبولیت این فیلم نزد منتقدین این مسئله است که از زوایای گوناگونی می توان این فیلم را نقد کرد و یا در مورد ان صحبت کرد. در این مقاله هدف من، خوانشی از اتفاقات فیلم از دید مکتب انتقادی تاریخ گرایی نوین ( New Historicism) است. قبل از پرداختن به فیلم، لازم است که خلاصه ای از اصلی ترین مباحث و استدلال های این مکتب انتقادی ارائه کنم.

تاریخ گرایی نوین شکل جدید و به روز شده رویکرد نقد تاریخی (Historical Criticism ) است. تاکید نقد تاریخی بر این موضوع است که برای درک یک اثر ادبی، منتقد باید به بررسی زندگی نامه و پیش زمینه های اجتماعی نویسنده بپردازد؛ وی همچنین باید ایده های آن دوره خاص را بررسی نماید و شرایط اجتماعی موجود در زمان انتشار کتاب را نیز به دقت بررسی کند. البته این رویکرد انتقادی محبوبیت خود را بعد از ظهور منتقدین نوین (New Critics) از دست داد. منتقدین نوین بر این عقیده بودند که برای درک یک اثر ادبی به هیچ اطلاعاتی خارج از خود "متن" نیازی نیست و برای بررسی یک اثر باید تمامی تمرکز یک منتقد بر روی متن باشد و اطلاعات جانبی را در نقد خود وارد نکند.

تاریخ گرایی نوین البته رویکردی بسیار متفاوت از نقد تاریخی است. منتقدین این رویکرد انتقادی تلاش می کنند تا معانی موجود در یک متن را با در نظر گرفتن چهارچوب ایده ها و پنداشت های غالب یک دوره ی تاریخی خاص درک کنند. هدف از بررسی چنین ایده هایی  در یک اثر ادبی درک بهتر نقش سیاسی ادبیات می باشد. این منتقدین همچنین به مفاهیم قدرت و ساز و کارهایی که توسط آن فرهنگ به تولید و باز تولید خود می پردازد علاقه مندند. هدف نهایی این منتقدین، آشکارسازی مدل های حقیقت و قدرت مختص یک دوره ی تاریخی خاص است که در یک اثر بخصوص به آنها اشاره شده است. البته باید اذعان کرد که معنای کلمه حقیقت برای این منتقدین نه معنای اصلی کلمه بلکه یک "محصول تاریخی" است. و منظور از قدرت نیز، روابط قدرت مابین لایه های مختلف یک جامعه است.


پس می توان گفت که تاریخ در اینجا لیستی از مجموعه ای از حقایق و اتفاقات مختلف نیست، بلکه یک شرح بسیار پیچیده از حقایق انسانی و تکامل انگاره های پذیرفته شده ی انسانی است. آثار تاریخی ممکن است اطلاعات دقیقی در مورد تمامی جنبه های واقعی یک دوره ی تاریخی به ما ندهند، ولی قطعا همین آثار اطلاعات زیادی در مورد روش های تفکر غالب در آن زمان، ساختار اجتماعی موجود، تعصبات، تابو های موجود و ...به ما خواهند داد. سوالاتی که این آثار در ذهن خوانندگان به وجود می آورند می تواند اطلاعات زیادی در مورد آن دوره ی خاص را برای انسان شناسان و جامعه شناسان به ارمغان بیاورد. در نتیجه، باید گفت که تاریخ گرایی نوین بیشتر یک رویکرد تاریخی-اجتماعی است تا نگاهی خشک به مجموعه ای از اتفاقات. در نهایت می توان این طور نتیجه گرفت که این رویکرد به بررسی محصولات ایدئولوژیک و سازه های تاریخی می  پردازد که زایده ی یک دوره ی تاریخی بخصوص اند. ( به عنوان مثال، این مسئله مهم نیست که «جان کیتس» در کدام منطقه از انگلیس یک گلدان یونانی را دیده است، بلکه چه تجربیاتی باعث شده اند که «کیتس» به درک جدید خود از مفاهیم هنر وز زیبایی برسد.)

نکته پایانی نیز اینکه، منتقدینی که به اجرای دستورالعمل های این رویکرد می پردازند نشان می دهند که ایدئولوژی، خود را در محصولات و گفتمان ادبی نمایان می کند و در نتیجه آنها باید به روش های تفسیری مخصوص افراد جامعه مذکور دسترسی پیدا کنند تا بتوانند همانند آنها، به تفسیر تجربیات موجود در آثار ادبی بپردازند.

بعد از این مقدمه کوتاه، برسیم به بررسی فیلم روبان سفید. همانطور که در بالا نیز اشاره شد، تاریخ گرایی نوین تلاش می کند تا با استفاده از مفاهیمی همچون تاریخ، قدرت و سیاست به بررسی فرهنگ  مردمی خاص در یک برهه زمانی بخصوص بپردازد. البته معنای کلمه فرهنگ نیز اینجا کمی متفاوت است. به گفته تیلور، یکی از منتقدین این مکتب، « فرهنگ یا تمدن، به معنای وسیع قوم نگارانه ی آن، مجموعه ای کامل از دانش، اعتقاد، هنر، اخلاقیات، قانون، رسم و رسومات و هر گونه قابلیت ها و عادات دیگری است که توسط انسان به عنوان عضوی از جامعه کسب می شود.» استفاده از کلمه فرهنگ با این معنی باعث می شود که منتقدین، فقط به بررسی اتفاقات بسیار عظیم و پر تاثیر نپردازند. بلکه، آنچنان که «وسر» بیان می کند، این منتقدین در تلاش اند تا به بررسی «اتفاقات بسیار جزئی و به ظاهر بی اهمیت بپردازند که تاثیرشان شاید فراتر از هرگونه مرز فرهنگی، تاریخی و سیاسی باشد.» با بررسی این اتفاقات به ظاهر جزیی، آنها تلاش می کنند تا به سوالاتی در مورد "سیاست و قدرت" پاسخ بگویند تا بتوانند پدیده هایی که «تاثیر عمیقی بر زندگی روزانه مردم دارند» را بهتر درک کنند.

ساز و کار نقد تاریخ گرایی نوین توسط بسیاری از منتقدین نوشته شده است، ولی بهترین و خلاصه ترین ان را می توان در آثار «برانیگان» دید که این روش انتقادی را اینگونه تعریف می کند:


« یکی از روش هایی  که توسط آن می توان یک نقد مبتنی بر تاریخ گرایی نوین را شروع کرد این است که، دقیقا به همان روشی که «استیفن گرین بلت» {یکی از مشهورترین منتقدین این رویکرد} پیشنهاد می کند، یک حکایت شخصی را بازگو کرد که شامل تصویری میکروکازمی (Microcosmic) یا عالم صغیرگونه- از روابط قدرتی باشد که منتقد تلاش می کند در رابطه با متن اصلی به شرح و بسط آن بپردازد. نقش این حکایات  (Anecdote) در تاریخ گرایی نوین در سالیان اخیر بسیار برجسته شده است، زیرا که به منتقد این اجازه را می دهد که با بررسی این جزییات، تکه های از ساختار بزرگتر روابط قدرت در متن را پیدا کند و در سایه این یافته های خود، قادر باشد که توضیح دهد که چگونه قدرت تاثیر خود را از یک تجربه شخصی کوچک به ساختارهای پیچیده و در هم تنیده ی روابط اجتماعی موجود در یک جامعه خاص منتقل می کند.»

حال نوبت بررسی فیلم است. کل فیلم توسط معلم مدرسه یک دهکده برای ما روایت می شود که در حال به یاد آوری اتفاقات داستان سالها بعد از وقوع آنهاست. اگرچه که در ابتدای داستان، و با گفتن جملاتی از قبیل «مطمئن نیستم داستانی که قصد تعریفش را دارم واقعی باشد.» راوی باعث می شود که بیننده به قابل اعتماد بودنش شک کند، اما او بدون توجه به این قضیه به روایت اتفاقاتی می پردازد که نتایج و عواقبشان فقط سالها بعد در آلمان قابل مشاهد بود. این حکایت معلم، که در آن این روستا به عنوان یک «تصویر کوچک از روابط قدرت موجود در کشور آلمان» توصیف می شود، حاکی از اتفاقاتی است که منجر به دلخراش ترین سال های قرن بیستم شدند.

مجموعه اتفاقاتی که در این روستا به وقوع می پیوندند، باعث می شوند که افراد روستا شروع به گمانه زنی در مورد کسی بشوند که مرتکب چنین اعمال شومی می شود. این گمانه زنی ها باعث می شود که شک و تردید تمام روستا را در بر بگیرد که نتیجه آن، به هم خوردن نظم ظاهری موجود و فضای آرامش بخش روستاست. ذات ناشناس اتفاقات شومی که در روستا اتفاق می افتند باعث می شود که نگرش مردم به بکدیگر نیز دست خوش تغییر شود. حس سوء ظن بر روستا مستولی می شود، ترس به قلب و روح افراد جوان و پیر نفوذ می کند و این گونه است که همه تحت تاثیر این اتفاقات قرار می گیرند.

شکل دیگری از شر که در این فیلم به وضوح دیده می شود، و به شدت نیز به موضوع قدرت و روابط قدرت ربط پیدا می کند، چگونگی تاثیر ساختار پدرسالار خانواده و مردسالار جامعه است. نمونه ی اعلای روش کار این ساختار، شیوه ی رفتاری کشیش یا پیشوای روحانی کلیسا با خانواده خود است. 

این کشیش که نماد استبداد مطلق است، فرزندانش را به دلیل کوچکترین رفتارهایشان مورد بازخواست قرار می دهد، آنها را با یک چوب تنبیه می کند، و مجبورشان می کند که روبان سفیدی بپوشند که- بصورت کاملا کنایه آمیزی- به نماد شرم، و خلوص و معصومیتی تبدیل می شود که  به اعتقاد پدر، این کودکان از دست داده اند. این اتفاقات دلخراش برای سایر کودکان این دهکده نیز اتفاقات می افتد، و بنابر آنچه در ابتدای این مقاله نیز عنوان شد، این اتفاقات جزئی هستند که بر زندگی جوانان و کودکان این دهکده تاثیر می گذارند. این جامعه مستبد و مردسالار، که آکنده از انواع و اقسام شر نیز هست، به بافت و گفتمانی تبدیل می شود که چنین کودکانی در آن رشد می کنند.

علاوه بر این، بنابر گفته های راوی در انتهای فیلم نیز، وقتی که «جنگ» شروع می شود، شرایط آنقدر بد می شود که مردم دهکده طوری رفتار می کنند گویی که در خود دهکده هیچ اتفاق قابل توجهی تابحال رخ نداده است. نکته ظریفی که فیلم بصورت ضمنی به ان اشاره می کند این موضوع است که جوانان آینده آلمان، کودکانی بودند که در جوامع بسته ای از جمله دهکده ی داخل فیلم رشد کرده بودند، و به همین دلیل است که بسیاری پیغام اصلی این فیلم بررسی ریشه های آلمان نازی می دانند. در یکی از صحنه های جذاب فیلم، روبان سفیدی که یکی از فرزندان کشیش به تن دارد را برای پوشاندن چشم کودکی که تقریبا کور شده است به کار می برند؛ و این صحنه ای است که در لایه های زیرین فیلم به نماد کوری و تابعیت بی چون و چرایی تبدیل می شود که دولت وقت آلمان آرزویش را داشت. روبان سفید استفاده شده برای شرمسار کردن کودکان و بچه ی کور، سالها بعد، به بازوبند نازی های آلمانی تبدیل می شود که در زمان انجام شنیع ترین جنایات انسانی به دست می بستند. 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی